دیدار جمعی از اعضای کانون نور و مسجد جامع سامان با خانواده شهیدان کبیری

جمعی از اعضای کانون فرهنگی هنری «نور»  و مسجد جامع سامان در قالب طرح ملی سه شنبه های تکریم با خانواده شهیدان مهران و سیامک کبیری دیدار کردند.

تیر ۱۴۰۱

 

دیدار اعضای کانون فرهنگی هنری نور شهر سامان با خانواده معظم شهدا

دیدار اعضای کانون فرهنگی هنری نور شهر سامان با خانواده معظم شهدا
اعضای کانون فرهنگی هنری نور سامان با همکاری بسیج به منظور قدردانی از خانواده معظم شهدا، ایثارگران و جانبازان هشت سال دفاع مقدس با خانواده شهیدان «رحمت الله اسماعیل زاده» و «علیرضا یزدانی» دیدار کردند.

 

 

 

 

به گزارش خبرگزاری شبستان از شهرکرد، «رضا صفاری سامانی» در دیدار اعضای کانون فرهنگی هنری نور شهر سامان که با همکاری بسیج برگزار شد، گفت: دیدار از خانواده شهدا یک وظیفه عمومی است چرا که شهدا حق بزرگی بر گردن ما دارند.

 

مسئول کانون فرهنگی هنری نور مسجد جامع شهر سامان بابیان اینکه امنیت و آرامش امروز خود را مدیون شهامت و از خود گذشتگی شهدا هستیم افزود: امروز ما نوجوانان و جوانان با حضور در مسجد و انجام فعالیت های فرهنگی، هنری و مذهبی ادامه دهنده راه شهدا هستیم.

 

وی در ادامه بابیان اینکه شهدا و خانواده های شهدا سرمایه های اصلی نظام هستند ابراز کرد: دیدار از خانواده شهدا یک وظیفه عمومی است.

 

صفاری سامانی با اشاره به اینکه دیدار با خانواده شهدا به ما جوانان در برگزاری برنامه های مختلف فرهنگی، هنری و مذهبی روحیه مضاعف می دهد و قطعا این روحیه موجب موفقیت و سربلندی می شود.

 

مسئول کانون فرهنگی هنری نور مسجد جامع شهر سامان یادآور شد: دیدار و سرکشی از خانواده شهدا از برنامه های مهم کانون فرهنگی هنری نور مسجد جامع شهر سامان است که در طول سال برگزار می شود.

 

 

زندگی نامه شهدا سامان pdf

زندگی نامه شهدا بصورت pdf دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

دریافت

گذری بر زندگی دانش آموز شهید رحمت الله اسماعیل زاده سامان

گذری بر زندگی دانش آموز شهید رحمت الله اسماعیل زاده :
شهید رحمت الله اسماعیل زاده سامانی در سال 8431 در شهر سامان دیده به جهان گشود . وی دانش
آموز سال اول دبیرستان بود که به جبهة نبرد حق علیه باطل اعزام شد و از
جام شهادت سیراب گشت.
8423 در فاو ) اروند رود( در عملیات والفجر 1 بر اثر اصابت /88/ ایشان پس از دو بار اعزام در تاریخ 62
ترکش در اعصاب مغز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیتنامه :
ای دوستان این را بدانید که انقلاب و جنگ و همه مسائل دیگر وسایل آزمایش الهی است ؛
مواظب باشید که از این آزمایشات سربلند بیرون بیایید و به مقامی برسید که خداوند در قرآن گفته است:
انسانها خلیفه ی خداوند هستند در روی زمین ...
آیا یک دقیقه به فکر افتاده اید چقدر گناه کرده اید ...؟
برای چه به دنیا آمده اید و برای چه زندگی می کنید و چه وظایفی دارید ... ؟
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد... ) شادی ارواح طیبه امام و شهداء صلوات (

گذری بر زندگی و وصیت نامه دانش آموز شهید اردشیر کبیری سامان

گذری بر زندگی و وصیت نامه دانش آموز شهید اردشیر کبیری
گذری بر زندگی نامه:
شهید اردشیر کبیری در سال 8431 در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. از همان ابتدا دوستدار اهل بیت
بود و به امر به معروف و نهی از منکر اهمیت و توجه خاص داشت همچنین ، عاشق مبارزه بود و به
8431/81/ همین خاطر عازم جبهه و مشتاقانه در نبرد حق علیه باطل شرکت نمود؛ سرانجام در تاریخ 22
در عملیات کربلای 1 در سن 81 سالگی به فیض شهادت نائل آمد و به دیار حق شتافت.
فرازی از وصیت نامه:
... از همه ی شما مردم شهید پرور می خواهم که بیشتر به مسائل معنوی خود بپردازید و مسائل مادی را
کمی از خود دور کنید و در خود بنگرید که چگونه انسانی هستید و آیا برای آخرت خودتان توشه ای
دارید یا نه و دیگر اینکه بیشتر مساجد و صفوف نماز جمعه و نماز جماعت را پر کنید و هرگز این مکان
ها را خالی نگذارید که دشمنان از این مکان ها می هراسند و از همه ی شما مردم می خواهم که عدالت را بین یکدیگر رعایت کنید و پرهیزکار باشید
.

عکس طراحی شهید سیامک کبیری سامانی

وصیت نامه ی شهید سیامک کبیری سامانی

(وصیت نامه ی شهید سیامک کبیری)

در آخر چند نکته تذکر و شاید وصیت نامه ای می نویسم:

1-     از مال دنیا چیزی نداشته و ندارم که آن را به کسی ببخشم یا مقامی  منصبی ندارم که به کسی واگذار نمایم جز چند جلد کتاب پاره که آن را به کتابخانه مسجد جامع سامان اهدا می کنم.

2-     می دانم که گوش های تمام مردم را پنبه های بی خیالی و بی تفاوتی پر کرده است و هنوز در بذر نان و نام، خانه ای راحت و ........ می باشند اما برای اتمام حجت می گویم ای مردم به خود آیید و سر از لاک بی تفاوتی و راحت طلبی بردارید و به روز قیامت بیندیشید که خدا شما را باز خواست خواهد کرد.

3-     می دانم فردا مانند دیگر شهیدان از یاد خواهم رفت اما هیچ کسی حق ندارد پول خون مرا بگیرد و هیچ کس حق ندارد از خون من نردبانی برای مقام و نان و نام بسازد. خون من هدیه به رهبر است و برای خداست و برای تداوم خون شهیدان.

4-     با وجود این که می دانم به حرف های هیچ شهیدی، شما مردم سامان گوش نمی دهید اما مردم به خود بیایید و نگذارید به جای شما فکر کنند و برای شما تصمیم بگیرند و از خون شهیدان شما نردبان سازند.

5-     برای امام جمعه در سامان فکری بکنید و نماز جمعه در سامان برگزار کنید، چرا که دشمن از نماز جمعه ما، در وحشت است.

6-     همکاران عزیز، برادران به اصطلاح معلم، این افرادی که در زیر دست شما هستند، این ها فرزندان شهید انقلابند، یا از آموزش و پرورش بیرون روید و به کار نان و آبداری بچسبید، یا واقعا معلم بشوید که معلمی کار انبیاست.

7-     روی قبر شهیدان درخت سرو بکارید، چرا که به سرو گفتند: چرا بار نداری؟ گفت: آزادگان بی بارند.

8-     از مقامات استان خصوصا امام جمعه معظم شهرکرد حجه الاسلام تقوی می خواهم به وضع بی سامان سامان رسیدگی نمایند.

9-     فرزندان حزب ا... برادران مسلمان وحدت، وحدت، وحدت، حول محور الله.

                                                                                                                                                                          

سیامک کبیری15/12/60

(وصیت نامه ی شهید سیامک کبیری)

 

 

(وصیت نامه ی شهید سیامک کبیری)

در آخر چند نکته تذکر و شاید وصیت نامه ای می نویسم:

1-     از مال دنیا چیزی نداشته و ندارم که آن را به کسی ببخشم یا مقامی  منصبی ندارم که به کسی واگذار نمایم جز چند جلد کتاب پاره که آن را به کتابخانه مسجد جامع سامان اهدا می کنم.

2-     می دانم که گوش های تمام مردم را پنبه های بی خیالی و بی تفاوتی پر کرده است و هنوز در بذر نان و نام، خانه ای راحت و ........ می باشند اما برای اتمام حجت می گویم ای مردم به خود آیید و سر از لاک بی تفاوتی و راحت طلبی بردارید و به روز قیامت بیندیشید که خدا شما را باز خواست خواهد کرد.

3-     می دانم فردا مانند دیگر شهیدان از یاد خواهم رفت اما هیچ کسی حق ندارد پول خون مرا بگیرد و هیچ کس حق ندارد از خون من نردبانی برای مقام و نان و نام بسازد. خون من هدیه به رهبر است و برای خداست و برای تداوم خون شهیدان.

4-     با وجود این که می دانم به حرف های هیچ شهیدی، شما مردم سامان گوش نمی دهید اما مردم به خود بیایید و نگذارید به جای شما فکر کنند و برای شما تصمیم بگیرند و از خون شهیدان شما نردبان سازند.

5-     برای امام جمعه در سامان فکری بکنید و نماز جمعه در سامان برگزار کنید، چرا که دشمن از نماز جمعه ما، در وحشت است.

6-     همکاران عزیز، برادران به اصطلاح معلم، این افرادی که در زیر دست شما هستند، این ها فرزندان شهید انقلابند، یا از آموزش و پرورش بیرون روید و به کار نان و آبداری بچسبید، یا واقعا معلم بشوید که معلمی کار انبیاست.

7-     روی قبر شهیدان درخت سرو بکارید، چرا که به سرو گفتند: چرا بار نداری؟ گفت: آزادگان بی بارند.

8-     از مقامات استان خصوصا امام جمعه معظم شهرکرد حجه الاسلام تقوی می خواهم به وضع بی سامان سامان رسیدگی نمایند.

9-     فرزندان حزب ا... برادران مسلمان وحدت، وحدت، وحدت، حول محور الله.

                                                                                                                                                                         15 /12/60     سیامک کبیری سامانی

معلم سرافراز شهید نصرت الله ذبیحی سامانی :

بسم رب الشهداء و الصدیقین
مقام معظم رهبری : امروز زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
معلم سرافراز شهید نصرت الله ذبیحی سامانی :
تولد : 5 خرداد 3131 شهر سامان
شهادت: 8 مهر 3151 شهر آبادان
فرازی از زندگی نامه:
شهید نصرت الله ذبیحی سامانی در پنجم خردادماه سال 3131 در شهر سامان به
دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رسانید و
در سال 3113 تا سال 3111 در یکی از دبیرستان های شهرکرد و سپس در شهر نجف
آباد ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. سپس به استخدام آموزش و
پرورش درآمد و با شرکت در کنکور سراسری در رشته شیمی وارد دانشگاه شد.
ایشان با اخذ مدرک کارشناسی شیمی مشغول تدریس شده و در هشتم مهرماه سال
3131 در ساختمان اداره آموزش و پرورش شهر آبادان بر اثر اثابت ترکش خمپاره
به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
فرازی از وصیت نامه:
... چنانچه سعادت شهادت یافتم وصیت می کنم که وارثی ندارم و آنچه اندوخته دارم
به کمک مسئولان جمهوری اسلامی ایران ، دبستانی در زادگاهم احداث نموده تا بعد از
شهادت من مورد استفاده همشهریان عزیزم قرار گرفته و این بنیاد عام المنفعه باقی ماند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد... ) شادی ارواح طیبه امام و شهداء صلوات (
پای گاه مقاومت بسیج شهید دکتر بهشتی مسجد جامع سامان

گذری بر زندگی امیر سرلشکر خلبان شهید نعمت الله اکبری سامانی :

بسم رب الشهداء و الصدیقین
گذری بر زندگی امیر سرلشکر خلبان شهید نعمت الله اکبری سامانی :
تولد : 0331 سامان
شهادت: 33 آبان 0331 حملات برون مرزی در عملیات آزادسازی سوسنگرد
امیر سرلشکرخلبان شهید نعمتالله اکبری پس از اتمام تحصیلات خود در شهر سامان از توابع چهارمحال و بختیاری
موفق شد تا در رشتههای پزشکی و خلبانی پذیرفته شود ولی به دلیل علاقه فراوان رشته خلبانی را در دانشگاه تهران
برگزید .
شهید اکبری از هوش سرشار و اخلاق خوبی برخوردار بوده است، هر چند بیش از 5 سال دارای زندگی مشترک با
همسر خود داشته است، ولی همیشه بهگونهای برخورد مینموده است که میدانسته در صورت به وجود آمدن جنگ
شهید میشود . در نخستین ماموریت وی که به مدت 55 روز به طول انجامید موفق به شناسایی مواضع دشمن گردیده بود
برای شناسایی دوباره که به جای یکی دیگر از دوستانش انجام داد » کیانآرا « و در ماموریت بعدی که با خلبان شهید
هواپیمای این شهید به تاریخ 52 آبانماه در منطقه فکه مورد اصابت آتش دشمن واقع شد و سقوط کرد .
هر چند تاریخ شهادت این شهید در تاریخ در سال 18 طی نامهای که از بغداد به سازمانهای ایرانی رسیده بود به اطلاع
خانواده رسید که مقبرهای در عراق برای خلبانان مفقود الجسد ما درست کردهاند که مورد قبول آنها واقع نشد . سرلشکر
خلبان شهید نعمت الله اکبری بیش از 5۵ بار پرواز موفق داشته است و با توجه به اینکه یکی از افتخارات گمنام شهر
سامان می باشد، هنوز اقدام جدی در شناساندن این بزرگ مرد تاریخ جنگ تحمیلی انجام نگرفته است .
خانم نسرین سامانی)همسر شهید ( نحوه ازدواج خود را با شهید اکبری اینگونه توصیف کرد : در سال 55 ایشان با
یونیفرم نظامی به خواستگاری آمدند و با این کار خود تعهد به کشور را متوجه من نمودند هر چند وصیتنامهای در طول
زندگی خود برجای نگذاشت ولی پس از انقلاب اسلامی خود را پیرو رهبری حضرت امام خمینی )ره( میدانست . وی
شهادت شهید اکبری را مظلومانه دانست و گفت: از آن جا که نمادی از شهدای مفقودالجسد خلبان کشور در بهشتزهرا
ساخته شده بود برای شرکت در این مراسم حضور یافتیم ولی به دلیل سخنانی که فقط درباره فرماندهان ارشد این شهدا
گفته میشد دیگر در آنجا حضور نیافتیم و در هیچگونه مراسمی مشابه آن شرکت نکردیم... . در گذرگاه تنگ این زمانه انسان
فریب، قدم های آهسته، نشان از عمق درک جانان است ، کمتر کسیست که در رسیدن به مقصود بی مقصودش عجول نباشد و هرکس در
طلب سهم خواهیِ افزون تر از این دنیاست و همه مشغول به کار خودشانند و اگر صفت کبک را بر آنها نگذاریم سخت در حقشان جفا کرده
ایم... . سرلشکر خلبان شهید نعمت الله اکبری سامانی از آن دست انسان های آسمانی بود که راه را با تمام وجود درک نموده بود و آسمان را
به زیر سلطه خود برده گاه عرشی بود و در عرش بوی خاک می داد و گاه نیز خاکی آسمانی... . این عقاب تیز پرواز نیروی هوایی ارتش
جمهوری اسلامی ایران همچون هم مسلکان با نام و نشان شهیدش، دوره های زیادی را حتی در خاک اجنبی)امریکا( دیده بود و F-32 چون
اسبی رام در دستان آن بود و آسمان را مبهوت خود می کرد. ایشان عشق به وطن در وجودش همچون خورشیدی می درخشید و پروازهای بی
نهایتش حکایت از جرات و جسارت و شایستگی می کرد . ماههای آغازین جنگ) 52 آبان 8251 ( در عملیات سوسنگرد به همراه کمک
خلبانش شهید کیان آرا ،عاشقانه و بی نشان بدون هیچ تعلق به این دنیا به فیض عظیم شهادت نایل گشتند و جسم پاکش هیچ گاه خود را به
خاک آلوده زمین نشناساند .
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد... ) شادی ارواح طیبه امام و شهداء صلوات (
پایگاه مقاومت بسیج شهید دکتر بهشتی مسجد جامع سامان